جشن تکلیف در فرهنگ های مختلف
برگزاری جشن تکلیف در جوامع مختلف
برگزاری مراسمی به منظور بزرگداشت بلوغ و ورود به مرحله جدیدی از زندگی و همچنین شروع کسب تجربیات ارزشمند زندگی، همگی از جمله مواردی به شمار می رود که نه تنها در جوامع دینی مربوط به دین اسلام، بلکه در بسیاری از جوامع دیگر نیز به آن اشاره و توصیه شده است.
در جوامع دینی که شریعت محور هستند و یا فرهنگ اسلامی این بزرگداشت به نام جشن تکلیف به معنای شروع تکالیف دینی شناخته می شود. اما ممکن است در سایر فرهنگ ها و جوامع نام متفاوت دیگری داشته باشد.
جشن تکلیف یهویان
به عنوان مثال در آیین یهود، یک جشن تحت عنوان " بر میتسوا و بت میتسوا " ( Bar and Bat Mitzvah )، برای دختران و پسران که تازه به بلوغ رسیده اند؛ برگزار می گردد که تحت عنوان جشن تکلیف از آن یاد می گردد. در واقع این جشن برای دختران 12 ساله و پسران 13 ساله برپا می شود که به نوعی در سنسن آغازین بلوغ خود هستند.
جشن تکلیف مسیحیان
در میان مسیحیان نیز مراسمی به نام " تثبیت " ( Confirmation )، وجود دارد که در آن ورود به سن بلوغ و شروع انجام وطایف دینی را برای دختران و پسران نوجوان مکلف شده، جشن می گیرند.
جشن تکلیف زرتشتیان
زرتشتیان نیز مراسم و مناسکی به نام " سدره پوشی و کستی بستن " برپا می نمایند که جهت بزرگداشت ورود کودکان و نوجوانان به جامعه متدینان برگزار می گردد.
بنابراین می توان اینطور نتیجه گیری نمود که علاوه بر مسلمانان، افراد دیگر در جوامع دینی دیگر نیز مراسمی همانند مراسم جشن تکلیف را برگزار می نمایند. اما در میان مسلمانان اغلب مسلمانان اهل تشیع و آن هم شیعیان امامی به این سنت پایبند هستند.
برپایی جشن تکلیف از چه زمانی در میان شیعیان نهادینه شده است؟
قدمت برگزاری جشن تکلیف در میان شیعیان امامی نیز به قرن هفتم هجری باز می گردد. اولین شخصی که این رسم را در میان مسلمانان بنیاد نهاد؛ شخصی به نام رضی الدین علی بن طاووس ( در گذشته در سال 664 ق )، می باشد که این مراسم را به منظور بزرگداشت امر تشرف به تکلیف به نام " عید " اعلام نمود.
یکی از دلایلی که بر این مدعی صحه می گذارد؛ نیز اشاره شخص ایشان می باشد که به صراحت در این باب سخن گفته است: " خداوند جلّ جلاله مرا به امر تعظیم و بزرگداشت طمان تشرف به تکلیف و همچنین فضیلت های آن رهنمون شده است و کسی تا کنون با من درباره این موضوع سخن نگفته است. بلکه این رسمی الهی می باشد که خداوند منان شرافت و حرمت احیا و برگزاری آن را به بنده ارزانی داشته است. " (ابن طاووس، التشریف بالتعیین وقت التکلیف، 312 ).